سبک معماري سبز
سبک معماري سبز، برخواسته از رويکرد پايداري فضاهاي معماري ميباشد و بر حفظ منابع طبيعي، کاهش آلودگيهاي زيست محيطي، آرامش روان و استفاده از مواد طبيعي قابل بازيافت در چرخهي ساخت يک فضاي معماري براساس سبک معماري سبز، به شکلي طراحي شودو ساخته ميشود که از استراتژيهايي که در جهت بهبود عملکرد بنا با توجه به مولفهها و معيارهاي اين سبک يعني: ذخيرهسازي انرژي مازاد بر مصرف در چرخهي جذب و مصرف، بهره وري مناسب از منابع آب «بويژه آب حاصل از نزولات جوي (برف و باران و آب فاضلاب»، کاهش انتشار گاز دي اکسيد کربن براساس استانداردهاي زيست محيطي، بالا بردن کيفيت محيطي فضاهاي داخلي و نظارت بر ميزان مصرف انرژي ميباشد.
سبک بين المللي معماري سبز از سال 1990 شروع شد، ولي در آمريکا ريشهي شکلگيري اين سبک به قرن 19 بر ميگردد که مرجع راهنمايياي نيز براي استانداردهاي ساختمانهاي سبز وجود دارد که پارامترهاي ساختمانسازي سبز در آمريکا وچند کشور ديگر را نشان ميدهد. استفاده از مصالح با چرخههاي طبيعي بازيافت و استفاده از منابع کارآمد و ارزشگذاري روي سيستمهاي طبيعي و کاربري مناسب از ديگر مشخصههاي سايت در ترکيب با ساختمان در سبک معماري سبز ميباشد. تاثيرپذيري و ايجاد ارتباط با طبيعت و معماري شامل مولفههايي همچون: استفاده از پوشش گياهي، ايجاد فضاي تهي براي ورود طبيعت، در نظر گرفتن ارگانيسمهاي زنده و تلفيق با طبيعت ميباشد. در اين سبک تمامي افرادي که از يک فضاي معماري استفاده ميکنند مورد اهميت ميباشند. بر همين اساس انسان را جزئي از يک فضا ميدانند، مسئله که در سبکهاي ديگر حقيقت حضور انسان در آن فضا محترم شمرده نميشود و برايند ابعاد انساني در فرايند ساخت و تاثيرات متقابل انسان و طبيعت، روانشناسي محيط، شبيهسازي مصنوعي طبيعت در فضاي داخلي و… از اهم مولفههاي طرح زيري يک فضاي معماري ميباشد. احترام بيشتر به نيازهاي انساني ميتواند در مسيرهاي مجزايي مورد تجربه قرار گيرد.
براي يک ساختمان ساز حرفهاي توجه به اين نکته ضرورت دارد که ايمني و سلامت مصالح و فرايندهاي شکلدهنده ساختمان به همان ميزان که براي کارگران و با استفاده کنندگان آن مهم است. براي کل جامعه بشري نيز از اهميت بسزايي برخوردار باشد. معماران به تدريج از وجود سمهاي مختلف در سايتهاي ساختماني آگاه شدهاند و به تازگي استفاده از مواد عايق داراي انواع CFC و با استفاده ا ز مصالح خطرناک در ساختمان ممنوع شده است. شکل ديگر مشارکت انساني که نيازمند توجه است، اشتراک و دخالت مثبت کاربران در فرايند طراحي و ساخت است، که چنانچه به طور، موثربکار گرفته نشود، منبع کارا و مفيد به هدر رفته است. تعداد زيادي از ساختمانها از اين انرژي بهرهاند از آن نيز موجب رضايت در خلق ساختمانهاي بزرگ شده است.

شکلگيري بام سبز در ساختمانها نيز در اين سبک پايه ريزي شده است. در واقع با توجه به اينکه زندگي در شهرها و دور بودن از طبيعت باعث شده که انسان نياز به بازگشت به طبيعت و رفتن به فضاهاي سبز خارج از سبز را احساس نمايد، طرح ريزي منظري سبز از انواع گياهان تصفيه کنندهي هواي داخلي و پوششهاي گياهي که در هواي مصنوعي رشد ميکنند در فضاهايي همچون: آتريومها، فضاي باز لابيها، ايجاد ديوارههاي سبز در مسيرهاي ارتباطي و بين طبقات، تراسها ملزوم ميباشد.
استفاده از منابع آبي حاصل از نزولات جوي، با تعبيه مخزنهاي ذخيرهسازي و استفاده از سپتيک تانکها در تصفيه چند مرحلهاي فاضلاب ساختمان در محل و استفاده از آن در آبياري گياهان و متصل کردن به چرخهي مصرف براي مخازن فلاش تانکها و سرويسهاي فرنگي.
بکارگيري سيستمهاي فتوولتاييک خورشيدي، ابگرمکنهاي خورشيدي و… بر روي بام با فضا باز ديگر در تامين انرژي برق و چرخهي تامين انرژي مورد نياز سرمايش و گرمايش فضاهاي داخلي از جمله مکانيزمهاي اصلي کاهش مصرف انرژي در سبک معماري سبز ميباشد.
طرح ريزي فضاهاي داخلي، بر اساس استفاده حداکثري در تامين روشنايي روز از جاگذاري مناسب بازشوهاي چند جداره با هدف کاهش استفاده از سيستم روشنايي مصنوع در طول روز. توجه به استفاده از متريالهاي طبيعي در پوشش کف از جمله سنگها و پارکتهاي چوبي طبيعي که علاوه بر مضر نبودن براي سلامت انسان، داراي بار منفي کمتري در هدر رفت انرژي داشته باشند.
استفاده از عايقهاي حرارتي مناسب و رنگ مايههاي با هلال طبيعي در رنگآميزي جدارهها که داراي مواد آرسنيک و ناسالم براي سلامت انسان باشند. عدم استفاده از لايههاي مختلف سطحي در سقفها به صورت گچبريهاي ضخيم با هدف نقش تزئيني جدارهها و استفاده از پوششهاي آگوستيک به جاي آنها و استفاده از نورپردازي متمرکز به جاي پراکنده در جاگذاري در سطح سقفها با هدف کاهش مصرف بار انرژي، ويژگيهاي سبک معماري سبز” را ميتوان به طور خلاصه ، اين چنين بيان نمود:
- مولفهها و معيارهاي اين سبک: ذخيرهسازي انرژي مازاد بر مصرف در چرخهي جذب و مصرف، بهره وري مناسب از منابع آبي، کاهش انتشار گاز دي اکسيد کربن بر اساس استانداردهاي زيست محيطي، بالا بردن کيفيت محيطي فضاهاي داخلي و نظارت بر ميزان مصرف انرژي.
- استفاده حداکثري در تامين روشنايي روز از جاگذاري مناسب بازشوهاي چند جداره با هدف کاهش استفاده از سيستم روشنايي مصنوع در طول روز.
- تعبيه مخزنهاي ذخيرهسازي و استفاده از سپتيک تانکها در تصفيه چند مرحلهاي فاضلاب ساختمان در محل و استفاده از آن در آبياري گياهان و متصل کردن به چرخهي مصرف براي مخازن فلاش تانکها و سرويسهاي فرنگي.
- انسان جزئي از يک فضا ميدانند، و برايند ابعاد انساني در فرايند ساخت و تاثيرات متقابل انسان و طبيعت، روانشناسي محيط، شبيهسازي مصنوعي طبيعت در فضاي داخلي.
بدون دیدگاه